متنوع جنجالی خاص

با سلام و کمال تشکر از حضورتون در این وبلاگ خاص

متنوع جنجالی خاص

با سلام و کمال تشکر از حضورتون در این وبلاگ خاص

دوستی دختر و پسر

دوست دختر ؛ دوست پسری  از نگاهی واقع گرایانه 

الف) واکنش دختران

1. گاهی برخی دختران در این روابط جدی هستند؛ 2. گاهی برخی نیز دچار شور و هیجان می‌شوند. علت آن ناشی از عدم اطلاع از عوارض این نوع روابط است؛ 3. برخی نیز در این نوع روابط، امید به ازدواج بسته‌اند و نسبت به داشتن همسری شایسته خوش‌بین‌اند.غافل از اینکه این گونه روابط پنهانی و مفسده انگیز به شخصیت آنها لطمه‌هایی می‌زند که در زندگی‌ آنان تأثیر نامطلوب دارد. 4. گاه نیز برخی فرهنگ‌های غلط در خانواده‌ها موجب می‌شود تا برخی دختران به بهانة بالا رفتن سن خود، به دنبال ازدواج خیابانی و یا از طریق روابط غیرمجاز باشند، در حالی که این‌گونه روابط ممکن است موجب تباهی و کشانده شدن دختران به فساد ‌شود. این امر موجب روی آوردن فرزندان به رفتارهای هنجار شکنانه می‌شود.5. برخی دختران نیز ارتباط با نامحرم را نوعی افتخار برای خود می‌دانند. آنها خود را در معرض بوالهوسی قرار داده و به شدت دچار اشتباه می‌شوند.
ب) واکنش پسران
پسران نه تنها مانند دختران در مورد روابط دوستی با دختران جدیت و شور و هیجان ندارند، بلکه ارتباط با آنان را برای دست گرمی خود، و بازی دادن طرف مقابل و اهداف پلید همچون ارضای غریزة جنسی می‌خواهند. پسران از دختران نوجوانی که از بی‌پناهی، نادانی در دام آنها افتاده‌اند، سوء استفاده می‌کنند. نفس‌اماره و شیطانی در ایجاد و ازدیاد بسیاری از انحرافات نقش اساسی دارند. احساس غرور و قدرت اجتماعی در برخی پسران که این نوع روابط را علامت مرد بودن و بزرگی می‌دانند و برای مطرح ساختن خود میان همسالان به چنین کارهایی دست می‌زنند، دختران رانده شده از خانواده را به شیوه‌های مختلف شکار و قربانی هوس‌های خود می‌کنند. البته، در این نوع روابط درصد ناچیزی از پسران هستند که انگیزه‌ی‌ ازدواج دارند؛ چراکه اگر پسری قصد ازدواج داشته باشد، هرگز به این گونه ارتباطات روی نخواهد آورد؛ زیرا پایه‌ریزی یک ازدواج سالم، قطعاً نیازی به خواستگاری خیابانی ندارد. 

بر اساس نتایج یک پژوهش که در شمال شهر تهران انجام شده است اکثر دختران طی 2 سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می‌شوند.

این در حالی است که...

تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می‌کرده اند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند

در بخش تحلیلی این پژوهش یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است. به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است،در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است. 

ج) آثار و پیامد روابط آزاد در اجتماع

روابط آزاد میان دختران و پسران موجب پیدایش آسیب‌های اجتماعی در جامعه می‌شود. سوءظن و عدم اعتماد همسران به یکدیگر، از دست رفتن وجهه اجتماعی فرد در میان خانواده، سوءظن همسری که روابط آشکار و پنهانی با دیگران داشته، و... از جمله پیامدهای روابط آزاد دختران و پسران است؛ چرا که نوعاً این افراد از خود می‌پرسد: آیا همسرم به من پایبند خواهد بود، آیا دوباره از فرد دیگری خوشش خواهد آمد و به سراغ دیگری خواهد رفت!! این مسئله موجب تهدید خانواده، جامعه و افزایش میزان طلاق می‌گردد. آسیب روانی، هیجان کاذب، عدم تمرکز، آرامش روح و روان،آسیب‌های تربیتی، معنوی و عدم اعتماد اجتماعی، از دیگر مشکلات ناشی از روابط آزاد می‌باشد.به نظر می رسد راه حل بسیاری از این گونه معضلات، نظارت حساب شده والدین بر فرزندان،‌ و تسهیل شرایط ازدواج فرزندان می باشد. در این مورد پیامبر اکرم‌صلی‌علیه‌و‌آله‌وسلم می‌فرمایند: هنگامی که بنده‌ای ازدواج کند، نصف دین خود را کامل ساخته است، پس باید در مورد نصف دیگر آن تقوای الهی را در رعایت کند.

نتیجه‌گیری:


با توجه به آن‌چه گذشت، می‌توان پیامدها و آسیب‌های روابط آزاد دختر و پسر را به چند دسته تقسیم کرد:
1
ـ آسیب روانی: نتایج آن، بی‌وفایی از سوی فرد مقابل که موجب سرخوردگی، افسردگی در فرد می‌شود و چه‌بسا در آینده، وی فردی متعادل نخواهد بود؛

2
ـ‌ آسیب اجتماعی: فرد شخصیت اجتماعی خود را از دست می‌دهد، و در آینده اگر خانواده همسر وی از روابط او در گذشته اطلاع داشته باشند، وی را سرزنش خواهند کرد. این امر می‌تواند زمینه و تهدیدی برای فروپاشی خانواده و افزایش طلاق در جامعه باشد.
3
ـ آسیب تربیتی: جایگاه فرد به عنوان فرد شایسته تربیت، در ذهن اولیای خانه و مدرسه و حتی دوستان از دست می‌رود، وی از مسیر تعلیم و تربیت عقب می‌ماند؛
نظرات 10 + ارسال نظر
سارا 1389/09/25 ساعت 20:37 http://sala.blogsky.com

باهات موافقم اساسیه اساسی

شما چند سالتونه؟
چقدر با دخترایه 15-16 ساله الانی ارتباطه عاطفی دارین که همه چیزو در مورده مدرسشون بهتون بگن؟
حرفاتون شاید 10، 15 ساله پیش بیان می شد تاثیرگذار بود.
آقای وکیل
شاید ذهنیته پسرا رو نسبت به دوست دخترشون منفی کنید و اونا با دوست دخترشون ازدواج نکنند و رهاش کنند اما می رن با کسی ازدواج می کنن که دوست پسره قبلیش رهاش کرده!(به اون کسی که باهاش هستی اعتماد نکن به اون کسی که باهاش نبودی اعتماد کن!)
منظورم اینه که زهی خیاله باطل!
من تنها دختری بودم که بینه هم دانشگاهیام دوست پسر نگرفتم ، و توشون تنها کسی هستم که مجرد موندم! نمی گم همشون اما حداقل 90 درصدشون با دوست پسراشون ازدواج کردن، اون هم پسرا با اصرار و سماجت و چندین بار خواستگاری اومدنو ...
خودت به عنوان یه پسر چه طور تو این دوره زمونه می تونی با دیدنه ظاهره یه نفر بهش بگی خانوم اجازه می دید من بیام خواستگاریتون!!!!
من به عنوانه یه دختر خجالت می کشم وقتی یه پسر بهم پیشنهاد می ده بگم آقا اگه منو می خوای بیا خواستگاریم!، مثلا بگم اون کدوم خصوصیته منو تویه سلام و احوالپرسی ها شناخته! قانع هستم! بداخلاق نیستم!صبور هستم! مهربان هستم! افکاره سیاسیم شبیه اونه یا افکاره مذهبیم!
مثلا گفتم آقا بیا خواستگاری، آقا هم که ظاهره منو دیده خوشش اومده گفت باشه میام خواستگاری.
2 ماه با هم صحبت کردیم تلفنی یا رودر رو و با هم جور در نیومدیم، چطور این رابطه در یکی از دو طرف سرخودگی ایجاد نمی کنه!
خانواده بعد از 2 تا خواستگار سره سومی تو هم که از همه ایراد می گیری، یا برعکس هیچکدومم که تو رو انتخاب نمی کنن، ببین چی می گی می زارن می رن، هر چی می گن بگو چشم، چشم، سریزیر باش ، غد نباش، مغرور نباش(و عینه مسئله صداقت در خواستگاری پیش میاد!!!!البته برایه خواستگاره بعدی)
البته من این مردایی رو که دیدم حتی اگه با خواستگاره رسمیتم بدونن صحبت کردی یا یه دفه از دهنت در بره صد چیز بارت می کنن یا باید بگی قبل از تو هرکی میومد همونجوری ردش می کردم بره!!!!!
من فهمیدم که مردا علاقه شدیدی به شنیدنه دروغ دارن دروغ از نوعه بی شاخ و دم
فعلا وقت ندارم بعدا کلی تر توضیح می دم

اولا ممنون از نظر تقریبا جامعتون.
دوما بنده هم بی خبر از متاسفانه بی بندوباری های دختران دبیرستانی و دانشگاهی حال حاضر کشورمان نیستم.
من در جواب فرموده های شما که تقریبا بوی حمایت از دوستی دختر و پسر و پیش بینی ۹۰ درصدی خوشبختیشون رو میده فقط چند حادثه واقعی که مطمئنا دور و ور خود شما هم اتفاق افتاده رو بیان میکنم:
۱. متاسفانه یک ماه پیش در یکی از خوابگاههای دخترانه یکی از دانشگاههای یکی از شهرستانهای هم جوار ما دختری در حمام خودکشی میکند..به چه علت؟ چون با پسری دوست بوده که به او قولهای عاشقانه داده و با او رابطه جنسی برقرار کرده ولی بعد از مدتی زیر همه چیز زده و با روح و روان این دختر بازی میکند تا دست به خودکشی بزند
۲. متاسفانه روز دوم محرم امسال مردی پسر جوانی را با گلوله میکشد..به چه علت؟ چون این پسر با دخترش دوست بوده و متاسفانه برادر آن پسر هم پدر دختر را میکشد
۳. سومین مورد هم یک پیشنهاد است که شما لطف کنید به پرونده های جنایی و حقوقی و به تیمارستانها سری بزنید تا در مورد عواقب این دوستی های به ظاهر شیرین اطلاعات بیشتری کسب کنید.
باید قبول کنیم که در جامعه ما با توجه به فرهنگی که بر آن حاکم است دوستی دختر و پسر هنوزهم تقبیح می شود چون دور از نظر خانواده می باشد و هیچ فرجام خوبی هم ندارد.
ضمنا این رو هم بدونین که من به عنوان یک پسر به شما قول می دهم که ۹۹ درصد پسران دوست دخترباز هیچ وقت با آن دختر ازدواج نمی کنند چون به هیچ وجه به چنین دختری هیچ اعتمادی وجود ندارد و معلوم نیست که قبل از این دوستی با چند نفر دیگر دوست بوده و معلوم نخواهد بود که بعد از ازدواج چه رفتاری را پیشه خود کند.
مطمئن باشید ۹۹ درصد ازدواج هایی که با این نوع دوستی شروع می شود فرجام ناخوشی دارد و با شکست مواجه می شود .(این رو من نمیگم دادگاههای خانواده میگن)

عرض کردم که براثر فرهنگه ما که در اکثره مواقع هیچ راهی یا جوابی برایه مسائله روزه جوونا نداره دوست پسر با دوست دختره خودش ازدواج نمی کنه و با دوست دختره یه نفره دیگه ازدواج می کنه که این به نظره من مسخره ترین دروغیه یا بزرگترین مدله خر کردنه خوده آدمه.
خواهره بنده مددکاری اجتماعی خونده و بیشتره اوقاتش رو در کلانتری ها گذرونده و بنده نیز کم و بیش مثله شما در جریانه این مسائل هستم.
بنده هم مثالی از تحقیقات و داستانهایی که خواهرم تعریف می کرده برایه شما می نویسم:
مردی بعد از ازدواج مدام با مشت و لگد تو سره همسرش می زنه که تو دختره خیابانی بودی که با من دوست شدی و ازدواج کردی و خاک بر سرت و ... بعد از یه مدت برادره همین آقا با دوست دخترشون ازدواج می کنند و وقتی آقا می بینه خانومه برادرشون رو با چه احترامو ... میارن خونه دیگه دست از آزاره خانومش ور میداره (منظورم اینه که با بد نشون دادن این نوع ازدواج فقط و فقط به ضرره خانومها رفتار می کنید عرصه رو برایه اونها تنگ می کنید بسا اینکه عرصه از نظره انتخاب همسر به اندازه کافی در شرایطه فرهنگیه ما تنگ هست).
شما می گید دختری خودکشی کرده بر اثر ارتباطه عاطفی که برقرار کرده و ... این اتفاق ممکن بود برایه کسی هم که نامزده رسمی داشته یا عقد کرده بوده هم بیفته ربطی به دوست پسر و دختری نداره، بعید نیست اون پسر بر اثره تلقینات فرهنگی که این نوع ازدواج بده یا فلانه یا فساره ترسیده و اون دختر رو رها کرده باشه و این اشتباهه رابطه اونها رو نشون نمی ده اشتباهه فرهنگی رو نشون می ده که نمی دونه داره چه کار می کنه!!!گیج و بی دست و پا.
از یه طرف می گه باید قبل از ازدواج همدیگر رو بشناسید
از یه طرف تویه برنامه هایه مشاوره ایه تلویزیون می گن به خواستگارتون در مورده اینکه با خواستگارایه قبلیتون حرف زدید چیزی نگید یعنی چی؟؟ یعنی حتی خواستگاریه رسمی هم تویه ذهنه سنتیه مردایه ایرانی سوء تفاهم ایجاد می کنه.
در یکی از مشاوره ها گفته بود دوست پسر دوست دختری شناخت ایجاد نمی کنه چون هر دو طرف خودشون رو مثبت نشون می دن که طرفه مقابل اونها رو بپسنده ، این سوال تویه ذهنه من ایجاد شد که آیا تویه خواستگاری هایه رسمی دو طرف قصده همچین کاری رو ندارند!!!به نظره من که تویه خواستگاری هایه رسمی این موضوع بیشتر پیش میاد.
بنده به عنوانه یه دختر هیچ وقت مثله همسالام نگفتم که خواستگار کم شده یا ... بلکه به نظره من شرایطه فرهنگیه الان با 40 سال پیش فرق می کنه و نمی شه الان هم دختری مثله دخرایه اون زمان خواستگار داشته باشه.
اون زمان مثلا تویه یه روستایه کوچیک پسری دختری رو می دید تعقیبش می کرد تا دمه دره خونه پس فردا با پدر و مادرش می رفتن خواستگاری همه هم خانواده عروسو می شناختن.
الان منطقه من به عنوانه یه دختر بهم می گه خیلی احمق باید باشه کسی که ظاهره منو ببینه و بگه من اینو می خوام!!! و تازه با سماجتم بیاد خواستگاریم!!!
یا باید فامیل بوده باشن که همه تویه فامیلشون پسری که به شرایطه اونها بخوره ندارن
یا باید بیرون با هم حرف زده باشن که البته به نظره من همه اینها به فرهنگه طرف برمی گرده.
تو خانواده پدریه ما همه خودشون همسرشون رو پیدا کردن و ازدواج همه هم الحمدالله موفق آمیز بوده و برایه همه عادیه به طوری که اگه کسی خودش کسی رو پیدا نکنه می گن بی ارزه بوده و ...
در خانواده مادری من هم همه سنتی ازدواج کردند (البته اکثرشون تویه روستا هستند) و ...
من شاید تا چند ساله پیش دختره کوچکتر از خودم می دیدم می گفتم این روابط بده و نصیحت می کردم اما الان این کارو نمی کنم، همه حقه انتخاب دارن، حق دارن طرفشون رو بشناسن، حق دارن خودشون یه نفرو پیدا کنن چون خودشون خودشون رو بهتر از بقیه می شناسن نه خاله قزی، یا عمه ملوک!!!
برایه من که یه نفر پیشنهاد می ده به عموم می گه من می دونستم تو اونو قبول نمی کردی ردش کردم!!!!
فلانی به من گفتا من گفتم این داره درس می خونه!!! من شاید از اون خوشم میومد می گفتم هم درس می خونم هم با اون ازدواج می کنم!!!! یعنی چی آخه!!!
فلانی گفتا من گفتم سهیلا 10 سال پیش گفته بود من از مرده فلان بدم میاد!!! شاید من نظرم تویه 10 سال تغییر کرده باشه آخه!!!!
آقای وکیل دست از خراب کردنه ذهنه بقیه وردار، این آبی که ریخته اینجوری به جوی برنمی گرده، گل آلود ترش نکن.
بازم وقت ندارم بقیه بعدا...

بازهم ممنون از نظرتون
ولی یکی از ایرادات شما اینجاست که خواستگاری رسمی رو با دوستی های خیابونی همسطح میدونین..فقط جهت یاداوری باید بگم که خواستگاری رسمی با اطلاع خانوادهها صورت میگیره ولی خواستگاری و عشقهای خیابونی دور از نظر خانوادست .. تفاوتشون اینجا مشخص میشه که در خواستگاری رسمی برای پسر و دختر تعهداتی ایجاد میشه که به راحتی و با هر سیر شدنی نمیتونن قید طرف مقابل رو بزنن ولی در عشقهای خیابونی این قضیه کاملا برعکسه(این رو میتونین از خواهر مددکارتون هم بپرسین)
ایراد بعدی شما از اون داستانتونه..من از خودتون میپرسم که اگر اون مردی که زنش رو به علت خیابونی بودن زیر مشت و لگد گرفته برادری دوست دختر باز نداشته باشد آیا باید تا آخر عمر این زندگی نکبت بار ادامه داشته باشد؟آیا دلیلی برای جلوگیری با رفتار آن مرد وجود دارد؟(پس چرا آدم کند کاری که بازآرد پشیمانی؟)
ایراد بعدی شما اینه که فکر میکنید همه دخترها دوست پسر بازند ولی خیلی دخترها هستند که هم شخصیت خودشون رو حفظ میکنن و اخلاق و حجب وحیای درست رو و هم ازدواجهاشون اغلب موفقه.
ایراد بعدیتون اینه که فکر میکنید این مطلب بر علیه دختراست در حالی من فقط هدفم از طرح این مطلب کمک به دختراییه که ندونسته گرفتار دام خیلی از پسرهای شیطان صفت میشن که هدفشون از دوستیه با دختر فقط و فقط و فقط استفاده جنسیه که متاسفانه تعدادشون هم خیلی خیلی زیاده و به جرات میتونم بگم ۹۹ درصد پسران دخترباز هدفشون همینه.
ایراد بعدیتون هم اینه که شما میگید فرهنگ ایراد داره..من از شما این سوال رو دارم آیا فرهنگی که به فکر شخصیت دختر و جایگاه بزرگش تو جامعه هست رو شما با فرهنگ غربی هایی که از دختر به عنوان عروسکی زیبا و لذت بخش استفاده میکنن مقایسیه میکنید؟(واقعا بی انصافیه) بر فرض اینکه فرهنگ هم ایراد داشته باشه چرا با وجود دونستن این مطلب بازهم بعضی ها اینکار رو انجام میدن و به زندگیشون لطمه وارد میکنن؟ ضمنا یادتون نره که کشور ما دارای چه فرهنگ و دینیه...آیا شما خودتون خوشتون میاد که بازیچه دست این پسر و اون پسر باشید؟

فرشید 1389/09/28 ساعت 14:48 http://http:/

ببین آقای محترم من خودم شخصا الان سه تا دوست دختر دارم تا حالا هیچ مشکلی هم نداشتیم و خیلی هم همدیگه رو دوست داریم

ممنون از نظرتون
ولی آقا فرشید من این سوال رو از شما دارم که مگه قرار نیست که یه روز ازدواج کنید اون وقت با این سه دختر وابسته به خودتون چیکار میخواین بکنید؟ بر فرض اینکه با یکی از همین سه نفر ازدواج کنید دونفر دیگه رو چیکار میکنید؟ آیا همون زنتون دست از شکاکیت نسبت به شما برمیداره؟ آیا عذاب وجدان و عذاب روح و روان دست از سر شما برمیداره؟

اکبر 1389/09/29 ساعت 12:36 http://akisar.blogfa.com

سلام
تمامی متن نظرات رو خوندم . واقعیتش نمیدونم طرف کی رو بگیرم اگه بخوام توضیح بدم خیلی طول میکشه .
تصمیم گرفتم یه مطلبراجع به این نظرات و مطلب بذارم تو وبلاگم امیدوارم سر بزنید و نظرات خودتون رو بدید .

آبجی 1389/09/30 ساعت 13:21 http://soheila64.blogfa.com

خواستگاری رسمی تعهد ایجاد می کنه!!
1- اگه همون پسری که تو خواستگاری رسمی خودش رو یک انسانه متعهد نشون می ده بدونه خواستگاری مثله یک انسانه بی فرهنگ و غیر متشخص رفتار کنه، یعنی وقتی پدر مادر بالایه سرش نباشن نتونه آدم باشه آیا اون مرد بدرده زندگی می خوره؟
2- منظوره من از داستان این بود که شرایطه محیط و جامعه تویه نگاهه اون مرد به زندگیش نقش داشته یعنی اگه محیط به اون مرد تلقین نمی کرد که این مدل ازدواج بده و به جایه اون بهش می گفت که این هم نوعی انتخابه هیچ وقت زندگیه اون مرد اینجوری نمی شد.
3- ایراده سوم که فرمودید من تو همجنسایه خودم هستم و بهتر از شما وارده محدوده خصوصی اونها شدم، البته یه 3، 4 نفری مثله خودم این وسطا وول وول می خورند اما این چند نفر به چند نفر می خوان برسن؟؟؟؟؟به توانه 100 هم بشن به همه پسرا نمی رسن پس پسرا باید با شرایط کنار بیان، و تازه اینکه این دخترایه خوب به پسرایه خوب مثله خودشون هم برسن شرطه که تنها وقتی این دو جفت به هم برسند می تونیم به یقین بگیم ازدواجشون موفقه، که مسلما با نگاهه شما به این مسئله در میانه پسرها پسره با حجب و حیا حتی به اندازه دخترها هم نیست یعنی چیزی در حدوده 0.5 نفر شاید پیدا شه.
4- می دونم هدفتون مثبه اما روشتون اشتباهه، مثله اینکه به کسی بگید موهات بیرون نذار گناهه و دختری که موهاش بیرون نمی ذاره دختره خوبیه، این همه تو تلویزیون و .. می گن کو چی شد حالا برفرض این تاثیر بذاره و پسرا برن با دخترایی ازدواج کنند که موهاشون بیرون نیست، همشون خوبن، و همه ازدواجهاشون موفقه،‌و برعکس دخترایی که موهاشون بیرون بوده همه خراب و ...و زندگیشون جز بدبختی و ...نبود؟؟؟
5- فرهنگه ما هم از زن به عنوان یک وسیله و ابزار تجاری استفاده می کنه البته به روشه خودش، دختری که از یک سنی بگذره ترشیده گندیده دمُده شده و کسی حاضر به خریده اون نیست یک جنسه از رده خارج شده یک موجود ترحم برانگیز. هیچ فرهنگی رو به دیگری برتری ندادم و فقط ایرادشون رو گرفتم. امیدوارم خسته و ناراحت نکرده باشمتون.

بازم ممنون از نظرتون
من احساس میکنم که ما به هیچ وجه آبمون تو یه جوب نمیره.
بنده هم اشاره کردم که پسر درست و حسابی تو این دوره زمونه خیلی به سختی گیر میاد ولی آیا این دلیل میشه که دخترا هم خراب شن؟ ضمن اینکه شما باید اینو بدونین که فرهنگ ما به پسرا در مورد بعضی از کارها زیاد ایراد نمیگیره ولی در مورد دخترا برعکسه. چون معمول اینه که دختر دارای زیباییهایی هست که پسر دنبال اوناست وبه اونها جذب میشه و اگه قرار باشه دخترا خودشون در اختیار پسرای هرزه که تعدادشون هم الحمدالله کم نیست قرار بدن از همه لحاظ ضرر میکنن.
در ضمن منظور من از عدم روابط بین دختر پسرها عبارت از این موارده: ۱. دوستی های خیابونی ۲. دوستی های اینترنتی ۳.دوستی های داخل دانشگاه با پسران تابلو در این کارها و..... ببینید من مشکلی با برخی روابط بین خانوم ها وآقایانی که مشخص هست خانواده دار هستن وبه عبارتی سرشون به تنشون می ارزه و به قولی سر به زیر و با حیا هستن(که تعدادشون هم کم نیست)ندارم چون عرف جامعه هم مشکلی با این ماجرا نداره به شرطی که حریم ها شکسته نشه و دختر بازیچه هوسرانی های پسر نشه که اگه بعدا زد زیرش دختر از لحاظ روحی داغون نشه ودست به خودکشی نزنه.(البته این در مورد پسرها هم صادقه)
در مورد مثالی که تو بند چهارم زدید همینو بگم که فرق بین چهار تار موی بیرون اومده با اعمال جنسی که به سر یه دختر میاد زمین تا آسمونه.بعضی رفتارها مثل موهای بیرون حرمت دختر رو نمیشکنه ولی عمل جنسی و به قولی خیلی ببخشید حال و هول با یه دختر حرمت و شخصیتش رو به طور کلی نابود میکنه اینو از دید عرفی میگم نه دینی.(البته این در مورد بعضی پسرای خانواده دار هم صادقه . یعنی حرمت اونها هم با چنین کاری تحت تاثیر قرار میگیره)
من اگه بدونم شما با دین اسلام موافق هستین یا نه خیلی راحت تر میتونستم مطالبتون رو حلاجی کنم.

آبجی 1389/10/01 ساعت 08:52 http://soheila64.blogfa.com

من هم موافقم که آبمون تویه یه جوب نمی ره.
با اسلام موافقم نه اونیکه به ما نشون دادن.
مطمئنم اگه اسلامه واقعی رو به مانشون داده بودن با روابطه طبیعی و بدونه محدودیت هایه افراطی بچه هایه ما جذبه فرهنگ های دیگه نمی شدند و نه پسران جرات سوء استفاده داشتند و نه دخترها اذیت می شدند.
شما هم عینه این آخوندی ماخوندی ها تا یه جا می رسین فوری قرآن رو نیزه می کنید که آیا شما اسلام را قبول دارید؟؟
که اگه حرفه مارو قبول نداشته باشی کافری و مخالفه اسلام و ...

در ضمن بنده 4 یه مثال بود، چون شما مردا رویه رابطه جنسی یه حسابه دیگه ای دارین و یه جوری واستون خیلی مهمه فکر می کنید با مو بیرون گذاشتن و ... متفاوته و یه مسئله خاصه.
خوشحال شدم از هم صحبتی با شما .

اولا آخوند خودتونین لطفا بهم فحش ندین
اگه گفتم دین اسلام رو قبول دارین یا نه فقط به خاطر این بود که بفهمم از چه زاویه ای دارین به این موضوع نگاه میکنید.آخه یه سری افراد افراطی هستند که برخلاف آخوندای تفریطی عمل میکنن.
در مورد اینکه اسلام واقعی در کشور ما پیاده نمیشه باتون موافقم وحتی فکر کنم یه مطلبی قبلا راجبش گذاشتم البته نه خیلی جامع و دقیق.

سحر 1389/10/04 ساعت 19:17 http://kanoon13

سلام من منظورم از عزیزان خانواده بود نه شخص خاصی راستی مطلب جالبی بود مرسی

نیکتا 1390/01/02 ساعت 16:40

میدونین من تازه این مطلب ها رو خوندم و میخوام بگم شما ها چه حوصله ای دارین که سر چه چیز هایی بحث میکنید ببخشید این بنده ی خدا غلط کرد اصلا یه مطلب نوشت ای بابا اصلا من خودم ۲تا دوست بسر دارم این دلیل نمیشه هوس بازم چون اصلا مردم ایران دوست دختر وبسر رو به کثیف بازی نگاه میکنن و نمیگن یه دوستیه هوس بازیه من یه مدت ایران نبودم و در اونجا یه دوست داشتم که به جرات میگم که۱۰ دوست بسر داشت ایشان با توجه به این که خارجی بودن باز هم حیا داشتن دومه این بیشتر بستگی به ذات ادم داره یا حداقل نظر من اینهالان هم من میتونم با یه کدوم از این دوست بسرام ازدواج کنم چون میدونم اون یکی برای اینکه با یکی دیگه ازدواج کردم ناراحت شه چون مطما نم ۱۰۰ درصد انتخابم رو دوستام زیاده وهست بس خداحافظ

به نظر من که همش درسته متاسفانه

بله متاسفانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد